عاشقانه ترین وب سایت عاشقانه=چشمان سبز شاعر و نویسنده
طراح و خوشنویس
گرافیست و طراح وب درباره وبلاگ آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ
صفحات وبلاگ پلی لیست من باعنوان چشمان سبزدر اپلیکیشن فوق العاده کامل و به روزپخش موسیقی انلاین " نواک"با ادرس لینک زیر پس از نصب اپلیکشن کلمه چشمان سبز را سرچ و من رو دنبال کرده و آهنگ های گلچین شده رو در مجموعه پلی لیست من بصورت انلاین گوش کرده و نظر خودتون رو زیر همین پست برام بنویسین. http://share.navaak.com/playlist/6390b240a7ecfad5adb4a454 موضوع مطلب : موزیک عاشقانه, پخش موزیک آنلاین, پلی لیست اماده موزیک, موسیقی پاپ, گلچین بهترین آهنگها, عاشقانه ترین آهنگها, دیجی مجالس دوستان سلام از اینکه بازدیدکننده دائمی وب من هستین صمیمانه از همه تون ممنونم. امروز اومدم به اون دسته از دوستان عزیزم که درخواست کردن لینکی بزارم که بتونن به من پیام بدن در شبکه های مجازی شما میتونین برنامه " باهم " رو که برنامه خوبی هم هست بین اپ های ایرونی رو نصب کنین و به این لینک پیام خودتون رو ارسال کنین و خودتون هم فعالیت کنید... امیدوارم از اینکه با تاخیر جواب شمارو دادم منو ببخشین. >>>>> بزنید روی این لینک لینکش موضوع مطلب : پیام به مدیر وبلاگ چشمان سبز, ارتباط در اپ باهم, مارا دنبال کنید, پیامهای خودتون رو برام ارسال کنید دوستان زیباترین SMS و جملات تبریک ویژه بلندترین شب سال اس ام اس تبریک یلدا، پیامک تبریک شب یلدا، جملات زیبا مخصوص شب چله چه سخاوتمند است پاییز که شکوه بلندترین شبش را عاشقانه پیشکش تولد زمستان کرد زمستانتان سفید و سلامت . . . شب یلدا مبارک
چل بار بگو: •.•.•.•.•.•.• میان همهمه برگ های خشک پاییز فقط تو ماندی که هنوز از بهار لبریزی •.•.•.•.•.•.• یـــه پایـــیزه دیگم از رفـــاقـــتمون گذشــــت •.•.•.•.•.•.•
ازبسته اینترنتی فوق حجیم من هنوز 5 درصدشم مصرف نشده آخه این روزا همه دارن شعار میدن حق مردم امنیت مردم سلامت مردم
معیشت مردم جان و مال مردم خط قرمز ماست. ولی یکی نمیگه تکلیف این بسته اینترنت 30 گیگابایتی که داره تا4روز دیگه میسوزه و اینترنتام قطعه چی میشه؟؟ اینا حق مردم نیست که داره پایمال میشه؟ موضوع مطلب : ایرانچل 15 سال پیش یه سامسونت خریدم 10/000 تومان چندوقتی بود قفلش خراب شده بود و رمزش کارنمیکرد گفتم برم بدم تعمیرکار درستش کنه خلاصه گفت: هزینه تعمیرش و تعویض اون قفله میشه یه میلیون تومن.... بیخیال شدم گفتم میرم ازتوسایت ترب میخرم نوشو که از همه جا ارزونتر میده....قیمت زده بود نزدیک 6 میلیون تومان آخرش منصرف شدم اصلا" قفلشو درست کنم چون خیلی هم کاربردی برام نداشت. حالا این قضیه شده داستان این روزای کشورمون نمیدونیم بریم جام جهانی یا نریم؟ نمیدونیم اگه رفتیم بریم مرحله بعدی یا نریم؟ الانم که خبرش اومده میخایم تحریم بشیم و اصلا" نزارن بازی کنیم و قراره تماشاچیا هومون کنن... خلاصه در که رو پاشنه نچرخه هر روز بدتر از دیروز... فقط بیهوده دلخوشیم که چی میشه فردا و آیا از دیروز بهتره یا بدتر؟!؟!؟! نوشته در مورخ 1401/07/11 منتظرخوندن نظراتتون هستم موضوع مطلب : داستان سامسونت گرون من, گرانی و تورم, جام جهانی فوتبال, تحریم, امروز, دیروز, فردا, آینده مبهم
* تاریخ نگارش این پست: 27/10/1400 سلامتی متولدان دهه های 30, 40, 50 و 60 یه مقدار کوتاه وقت بزارید و بخونیدلذت ببرید* *وقتى جوانهاى امروز از ما مىپرسند:* ?? *باید پاسخ بدهیم:* *ما بعد از مدرسه مشقهایمان را مینوشتیم و تا آخر شب مشغول بازی بودیم؛ بازی واقعی!* ?? *نسل ما در مغازههایش با خط درشت ننوشته بود: «لطفا فقط با کارتخوان خرید کنید»!* ???? *زمان ما تختخواب مُد نبود ولى خوابیدن تویِ رختخوابهای گُل گُلی و در بهارخواب، ایوان و پشتِ بام، از هر خوابی شیرینتر بود!* ???? *ما موبایل نداشتیم ولی در عوض، درِ خان? همسایه و فامیل باز بود تا هر وقت به هرجا که میخواستیم، تلفن کنیم و احوال بپرسیم و خبر بگیریم!* ???? *خانوادههایمان به علت ترافیک سنگین و ...* *دیر به مهمانیها نمیرسیدند* ???? *ما لایک کردن بلد نبودیم ولی در عوض، نسلِ ما نسل مهربانی و دلجویی بود ...* ???? *ما بلاک کردن نمیدانستیم چیست؛ نسلِ ما نسل دلهاى بیکینه بود؛ در مرام ما قهر و کینه جایى نداشت ...* ?????????????? *در زمان ما کسی پیتزا برایمان نمیآورد دمِ در؛ اما طعمِ نون و کبابی را که بابایمان لای یک روزنامه از بازار میخرید و برایمان مىآورد، با هزار تا پیتزا عوض نمیکنیم!* *ما نسلی بودیم که در مراممان کمتر نامردی و آدمفروشی بود ...* ?????????????? *ما سِتِ تولد نداشتیم ولى در عوض، جشنهاى سنّتیمان پر بود از کاغذکشیهای رنگارنگ و دلهاى واقعا شاد و لبهاى واقعا خندان ...* ???? *ما عروسی را به جای هتل و تالار و سالن در خان? همسایه و در حیاط چراغانی برگزار میکردیم و خیلى هم خوش مىگذشت ...* *ما نذریهایمان را در ظروف یکبارمصرف نمیدادیم* *ما چراغ مطالعه نداشتیم ولى در عوض، مشقهایمان را زیر نور چراغ گردسوز و در کنار علاءالدینی که همیشه رویش یک کتری همراه با قورى چایی خوشعطر بود، مینوشتیم ...* ???? *ما مبل روکش شده نداشتیم ولى پُشتی و پتویِ ملافه سفید دورتا دور اتاق بود تا هر وقت مهمان سر رسید، احساس راحتی کند!* *ما اگر کاس? گل مرغی سر طاقچه را در شیطنتها و بازیهایِ کودکانه میشکستیم، خانم جون دعوامون نمیکرد؛ تازه برامون اسفند دود میکرد، تخم مرغ میشکست و میگفت قضا بلا بوده، خدا رو شکر که به کاسه گرفت و خودت چیزیت نشد!* ???? *ما هزار جور پزشک متخصص و داروخانه نداشتیم؛ چایی نبات و عرق نعنای بی بی جون دوایِ هر دردی بود ...* ????????????? *ما از ذوقِ یک پاککُنِ عطری، یک مداد سوسمارنشان، یک جعب? مداد رنگی، و یک دفترچ? نقاشی تا صبح خوابمان نمیبُرد!* ?? *ما نسلی منحصر به فرد بودیم؛ چون آخرین نسلی بودیم که مطیع پدر و مادر بودیم و اولین نسلى که مطیع فرزندانمان شدیم ...*
موضوع مطلب : متن زیبا, متن جذاب, متن خواندنی, دهه 30ها, دهه چهلیا, دهه پنجاهیا, نوستالیژی, قدیما, نوشته زیبا و خواندنی رابطه بدون تفاهم " عشق و اعتماد یعنی اشتباه محض یعنی شکست یعنی بن بست وقتی تو رابطه ای هستی که همش قراره اشتباه طرف مقابلتو ببخشی و تا آخر عمرت کوتاه بیای یه بار , خودتو برای انتخاب اشتباهت ببخش و برای همیشه تمومش کن. ***** تاریخ درج نوشته 1400/6/28 رابطه+اشتباه+بخشش+انتخاب اشتباه+انتخاب درست+عشق+اعتماد+تفاهم+درک تفاوتها+تمومش کن+حفظ رابطه غلط+رابطه سمی+وبلاگ عاشقانه موضوع مطلب : عشق, تفاهم, وبلاگ عاشقانه, رابطه, اشتباه, بخشش, انتخاب اشتباه, انتخاب درست, اعتماد, درک تفاوتها, تمومش کن, حفظ رابطه غلط, رابطه سمی *وجدان تنها محکمه ای که نیاز به قاضی نداره* هروقت بابام میدید لامپ اتاق یا پنکه روشنه ومن بیرون اتاقم، میگفت: چرااسراف؟ چراهدردادن انرژی ؟ آب چکه میکرد، میگفت: اسراف حرامه !?? اطاقم که بهم ریخته بود میگفت :تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینه..?? حتی درزمان بیماریش نیز تذکر میداد مدام حرفهای تکراری وعذابآور، تااینکه روزخوشی فرارسید؛چون می بایست درشرکت بزرگی برای کار،مصاحبه بدم. باخودگفتم اگرقبول شدم،این خونه کسل کننده و پُراز توبیخ رو، ترک میکنم. صبح زود حمام کردم، بهترین لباسمو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بِهمپولدادوبالبخندگفت:فرزندم!?? ??1_مُرَتب و منظم باش؛ ??2_ همیشه خیرخواه دیگرانباش ??3_مثبت اندیش باش؛ ??4-خودت رو باور داشته باش؛ تو دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم ازنصیحت دست بردار نیست واین لحظات شیرین رو زهرمارم میکنه!?? باسرعت به شرکت رویایی ام رفتم،به در شرکت رسیدم،باتعجب دیدم هیچ نگهبان وتشریفاتی نبود،فقط چندتابلو راهنمابود! به محض ورود،دیدم اشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله.. اومدم تو راهرو ، دیدم دستگیره در کمی ازجاش دراُومده، یاد پند پدرم افتادم که میگفت:خیرخواه باش؛ دستگیره رو سرجاش محکم کردم تا نیوفته! از کنار باغچه رد میشدم، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر آب رو هم بستم.. پله ها را بالا میرفتم، دیدم علیرغم روشنی هوا چراغ ها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه میشد، لذا اونارو خاموش کردم! به بخش مرکزی رسیدم ودیدم افراد زیادی زودترازمن برای همان کار آمدن ومنتظرند نوبتشون برسه چهره ولباسشون رو که دیدم، احساس خجالت کردم؛خصوصاً اونایی که ازمدرک دانشگاههای غربی شون تعریف میکردن! عجیب بود؛ هرکسی که میرفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از یک دقیقه میامد بیرون! باخودم گفتم:اینا بااین دَک و پوزشون رد شدن،مگرممکنه من قبول بشم؟عُمرا!! بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرمو نخواستن! باز یادپند پدر افتادم که مثبت اندیش باش، نشستم و منتظر نوبتم شدم???? اونروز حرفای بابام بهم انرژی میداد توی این فکرا بودم که اسممو صدا زدن. وارداتاق مصاحبهشدم،دیدم3نفرنشستن وبه من نگاه میکنند?? یکیشون گفت:کِی میخواهی کارتو شروع کنی? لحظه ای فکر کردم،داره مسخره م میکنه یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش?? پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم: ِان شاءالله بعد از همین مصاحبه آماده ام یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی?? باتعجب گفتم: هنوزکه سوالی نپرسیدید?? گفت: چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود. بادوربین مداربسته دیدیم، تنهاشما بودی که تلاش کردی ازدرب ورود تااینجا، نقصها رو اصلاح کنی.. درآن لحظه همه چی ازذهنم پاک شد، کار،مصاحبه،شغل و.. هیچ چیزجزصورت پدرم راندیدم،کسیکه ظاهرش سختگیر،امادرونش پرازمحبت بودوآینده نگری..??
وجدان تنها محکمه ای که نیاز به قاضی نداره+ مهربان باشیم+ خدا+ ثواب+ قلب+ مهربان+ محبت+ قدیما+ مصاحبه+ استخدام+ حلال و حرام+ اسراف برای خوندن بقیه متن روی ادامه کلیک کنین تاریخ درج این مطلب 1400/5/27
پیوند روزانه
پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|